آیا تا به حال شده کاری را به تعویق بیندازید و با خودتان فکر کنید:
«هنوز مدتی تا پایان مهلت این کار مانده، پس آن را بعداً انجام می دهم» و در نهایت بعداً دچار مشکل شوید؟
فکر میکنم اکثر آدمها احتمالاً به دلیل اهمالکاری پشیمانی را تجربه کردهاند.
اگر میتوانید اهمالکاری را درمان کنید، این کار را انجام دهید و از آن به عنوان فرصتی برای داشتن یک زندگی پُربار استفاده کنید.
به یاد داشته باشید که: اهمالکاری ناشی از مکانیسمهای مغز است، نه ویژگیهای شخصیتی.
مغز ما انسانها اساساً برای بقاء طراحی شده، نه پیشرفت.
پس بهترین حالت برای مغز ما این است که گوشه ای بنشیند و صرفه جویی در مصرف سوخت کند.
حالا چون یادگیری و پیشرفت، نیاز به مصرف سوخت و انرژی دارد، مغز ترجیح میدهد تا نهایت ممکن با برنامه ریزیهای ما همکاری نکند؛ و ما را متوسل به اهمالکاری کند.
در اینجا به دلایل اهمالکاری اشاره می شود:
دلایلی وجود دارد برای اینکه باید اهمال کاری را کنار بگذارید.
چهار دلیل اصلی که چرا باید سعی کنید بر عادتهای تعللورزی خود غلبه کنید:
۱- چون اعتماد به نفسم رو از دست میدم
یکی از اثرات منفی اهمال کاری این است که می تواند باعث از دست دادن اعتماد به نفس شما شود. اگر از اهمال کاری دست نکشید، طبیعتاً بر عملکرد کاری شما تأثیر خواهد گذاشت که در نهایت منجر به از دست دادن اعتماد به نفس خواهد شد.
۲- چون استرس بیشتر میشه
کاملاً مشخص است که اهمال کاری باعث افزایش استرس میشود. اهمال کاری اساساً به معنای به تأخیر انداختن شروع یک کار است، بنابراین اگر آن را رها کنید، وظایفتان روی هم انباشته میشوند.
وقتی این اتفاق میافتد، شما غرق در استرس ناشی از انبوه و تلنبار شدن وظایف و ناتوانی خودتان در انجام آنها خواهید شد که در نهایت منجر به افزایش استرس کلی شما میشود.
۳- چون بهرهوری کاهش پیدا میکنه
همانطور که بارها گفته شد، تعلل باعث میشود شروع یک کار بیشتر طول بکشد، به این معنی که شما آن زمان را هدر میدهید. عدم استفاده مؤثر از وقت به معنای کاهش بهرهوری است که چیز خوبی نیست.
کاهش بهرهوری نه تنها منجر به از دست دادن اعتماد به نفس میشود، بلکه منجر به افت عملکرد کل سازمان نیز میشود.
۴- فرصتها و شانسهای رشد را از دست میدم
مشکل دیگر این است که اهمالکاری میتواند منجر به از دست دادن فرصتها و شانسهای رشد شود. برخلاف زمانی که دانشآموز بودید، بزرگسالان شاغل باید خودشان فرصتها و شانسهای رشد را جمعآوری کنند. این با زمانی که دانشآموز بودید، زمانی که چیزهای زیادی به شما داده میشد، متفاوت است.
اگر مدام کارها را به تعویق بیندازید، فرصتهای رشد را از دست خواهید داد و درهای تبدیل شدن به یک شخص دلخواه را به روی خود خواهید بست.
سه ویژگی افراد اهمالکار
در ادامه، نگاهی سریع به ویژگیهای افرادی که تمایل به اهمالکاری دارند، میاندازیم.
این سه نکته از این قرار است:
۱- نمیدانم چه کار کنم.
اگر ندانید چه کاری باید انجام دهید، نمیدانید از کجا شروع کنید و در نهایت کارها را به تعویق خواهید انداخت. این یک مشکل مربوط به توانایی است و میتوان با پرسیدن سوال در مورد چیزهایی که نمیفهمید و عمیقتر کردن درک خود، آن را حل کرد.
۲- ترس شدید از شکست
یکی از ویژگیهای بارز افرادی که کارها را به تعویق میاندازند این است که ترس شدیدی از شکست دارند. به عبارت دیگر، برخلاف مثال قبلی، آنها میدانند چه کاری باید انجام دهند، اما در شروع کار تردید دارند زیرا نگرانند که اگر شکست بخورند چه اتفاقی خواهد افتاد.
این موضوع بیشتر یک مسئله ذهنی است تا توانایی، و مهم است که با انباشتن تجربیات موفق، اعتماد به نفس خود را افزایش دهید، یا وقتی شکست میخورید، به دقت در مورد چگونگی بازیابی خود فکر کنید. بهتر است بپذیرید که «همه آدمها شکست را در زندگی تجربه خواهند کرد».
۳- تلاش برای رسیدن به کمال
شاید تعجبآور به نظر برسد، اما کمالگرایان اغلب تمایل به تعلل دارند. کمالگرایان اغلب «تا زمانی که از کاری راضی نباشند، آن را شروع نمیکنند».
به عبارت دیگر، آنها بیش از حد برای کمال تلاش میکنند و سعی میکنند قبل از شروع کار همه چیز را بفهمند. این در نهایت منجر به تعلل میشود که منجر به کاهش عملکرد کاری میشود.
راههایی برای غلبه بر اهمال کاری
● الآن امتحان کنیم
سریعترین راه این است که «قبل از اینکه به آن فکر کنید، فقط آن را امتحان کنید.» بعضی افراد ممکن است بخواهند «ریسکهای مختلف را در نظر بگیرند»، اما غیرممکن است که همه چیز را از ابتدا ببینند. بهترین کار این است که قبل از فکر کردن، ابتدا عمل کنید و هنگام عمل، به چیزهای مختلف فکر کنید.
با شروع کردن، میتوانید کمی شتاب بگیرید و آن را تا انتها ادامه دهید. در واقع، «شروع بدون فکر کردن» میتواند تأثیر بسیار بهتری از آنچه انتظار دارید داشته باشد.
● با کارهای آسان شروع کنید
داشتن چندین وظیفه میتواند انگیزه شما را برای شروع کار از بین ببرد. بنابراین، مهم است که "با کاری آسان شروع کنید" و وظایف کوچک را یکی پس از دیگری انجام دهید.
با شروع با کارهای آسان، میتوانید حس موفقیتی را که از انجام یک کار حاصل میشود، به دست آورید که میتواند به شما در ایجاد انگیزه کمک کند. مهم نیست که کار شما چقدر دلهرهآور باشد، شروع با کاری که هر کسی میتواند انجام دهد و به تدریج به سمت کارهای دشوارتر بروید، مؤثر است.
محیطی ایجاد کنید که در آن بتوانید فقط روی کاری که باید انجام شود تمرکز کنید
افرادی که تمایل به اهمالکاری دارند، ممکن است مشکلات سلامت روان داشته باشند، اما این نیز میتواند به این دلیل باشد که در محیط بدی قرار دارند. با ایجاد محیطی که در آن بتوانید فقط روی کاری که باید انجام شود تمرکز کنید، میتوانید کارها را سریعتر انجام دهید.
یکی از دلایل اهمالکاری «عدم توانایی شروع کار به دلیل صداهای مختلف» است. به عنوان مثال، اگر در محیطی هستید که دائماً مجبور به انجام کارهای خانه هستید، کار شما مرتباً توسط کارهای خانه قطع میشود و حفظ انگیزه را بسیار دشوار میکند.
● اهداف جزئی تعیین کنید
تعیین اهداف دقیق، مدیریت انگیزه شما را آسانتر میکند. سعی کنید یک «لیست کارها»ی دقیق تهیه کنید که بتوانید همین الان آن را به کار ببرید. سپس مواردی را که تکمیل کردهاید، تیک بزنید.
با تهیه یک لیست و تعیین اهداف جزئی، میتوانید به صورت بصری ببینید که چند درصد از کل کار را انجام دادهاید. لیست کارها یکی از مواردی است که میتواند از ابتدا تا انتهای کارها مفید باشد.
● تعیین ضربالاجل در دو مرحله
همچنین مهم است که ضربالاجلها را در دو مرحله تعیین کنید. این مربوط به تقسیم وظایف به بخشهای کوچکتر است، اما با تعیین ضربالاجلهای میانمدت، میتوانید به کار خود ساختار بیشتری بدهید و حفظ انگیزه را آسانتر کنید.
با دقت در مورد آنچه که باید تا مهلت موقت به پایان برسانید فکر کنید، مهلتها را در دو مرحله تعیین کنید و به طور مؤثر کار کنید.
● انتظار کمال نداشته باشید و به خودتان خیلی سخت نگیرید
کمالگرایی معمولاً منجر به تعلل میشود، زیرا شما تا زمانی که همه چیز را نفهمیدهاید، نمیخواهید کار را شروع کنید. مهم است که برای لحظهای این کمالگرایی را کنار بگذارید و خیلی به خودتان سخت نگیرید.
● در جایی که کارهای مهم انجام میدهید، کار دیگری انجام ندهید.
اگر میخواهید به طور مؤثر کار یا مطالعه کنید، فضایی را در خانه یا محل کار خود ایجاد کنید که فقط بتوانید آن کار را انجام دهید و تصمیم بگیرید که هیچ کار دیگری در آنجا انجام ندهید.
این قانون «قانونِ یک کار، یک فضا» نام دارد.
وقتی مغز شما در گذشته تجربهی «انجام کاری در آنجا» را داشته باشد، مکان و عمل را به عنوان یک مجموعه به خاطر میسپارد.
بنابراین اگر در همان مکان از موبایل خود استفاده کرده باشید یا فیلمی تماشا کرده باشید، صرف نظر از اینکه قصد مطالعه داشته باشید یا به یک برنامه دیگر فکر کنید، برای انجام این کار آماده خواهید شد. هر چه گزینههای بیشتری داشته باشید، مغز شما انرژی بیشتری برای سرکوب آنها استفاده میکند، بنابراین هنگام تلاش برای تمرکز روی کاری که باید انجام دهید، خسته خواهید شد.
برای جلوگیری از این اتفاق، تصمیم بگیرید که «این میز و صندلی فقط برای کار است» و اگر دلتان خواست به گوشی هوشمندتان دست بزنید یا قهوه بنوشید، به مکان دیگری بروید و وقتی کارتان تمام شد، دست خالی برگردید. اگر فعالیتهایی را که در آن مکان انجام میدهید محدود کنید و یک خاطرهی واضح را در مغزتان تثبیت کنید، رفتن به آنجا به طور طبیعی ذهنتان را شیفت می کند و به شما اجازه میدهد بدون تکیه بر «انگیزه» روی کارتان تمرکز کنید.