عشق توله سگی یا puppy love ، یک اصطلاح عامیامنه است که با نام کراش نیز شناخته می‌شود.

طبق تعریف فرهنگ لغت بریتانیکا: عشق توله سگی، عشق رمانتیکی است که توسط یک کودک یا نوجوان احساس می‌شود و توسط بزرگسالان عشق واقعی تلقی نمی‌شود.
عشق توله‌سگی یک شیفتگی موقتی است که معمولاً با نگاه اول به ظاهر و جذابیتِ شخص مقابل ایجاد می‌شود.

اصطلاحِ عشق توله سگی از توجه و علاقه‌ی مطیعانه‌ی توله‌سگ‌ها به صاحبانشان گرفته شده است. همان احساس جلب شدن و دلبستگی و محبت بی‌قید و شرطی که توله‌سگ‌ها نسبت به صاحبانشان نشان می‌دهند.

عشق توله سگی یک کششِ هیجانی یا عاطفی است که می تواند بسیار قوی هم باشد، اما لزوماً عمیق یا پایدار نیست؛ و واضح است که با عشق بالغانه فاصله‌ی زیادی دارد.

عشق توله سگی، اغلب با نوجوانان و جوانانی مرتبط است که برای اولین بار جذابیت های جنسی و عاشقانه را به شکلی سطحی و بدوی تجربه می‌کنند. عشق توله سگی معمولاً افرادی را درگیر می‌کند که مشکلاتی در حوزه عزت نفس و خودباوری دارند؛ و آن را به شکل خودباختگی به مصادیقِ قدرت، ثروت، شهرت و زیبایی بروز می دهند.

احساسات شدیدِ شیفتگی و فقدان بینش و نبودِ عمق در رابطه، اغلب از ویژگی‌های عشق توله سگی است.

+ نوشته شده در 2025/11/15ساعت توسط علیرضا اعتمادی |

آیا تا به حال شده کاری را به تعویق بیندازید و با خودتان فکر کنید:
«هنوز مدتی تا پایان مهلت این کار مانده، پس آن را بعداً انجام می‌ دهم» و در نهایت بعداً دچار مشکل شوید؟

فکر می‌کنم اکثر آدم‌ها احتمالاً به دلیل اهمال‌کاری پشیمانی را تجربه کرده‌اند.

اگر می‌توانید اهمالکاری را درمان کنید، این کار را انجام دهید و از آن به عنوان فرصتی برای داشتن یک زندگی پُربار استفاده کنید.

به یاد داشته باشید که: اهمال‌کاری ناشی از مکانیسم‌های مغز است، نه ویژگی‌های شخصیتی.
مغز ما انسانها اساساً برای بقاء طراحی شده، نه پیشرفت.
پس بهترین حالت برای مغز ما این است که گوشه ای بنشیند و صرفه جویی در مصرف سوخت کند.
حالا چون یادگیری و پیشرفت، نیاز به مصرف سوخت و انرژی دارد، مغز ترجیح میدهد تا نهایت ممکن با برنامه ریزی‌های ما همکاری نکند؛ و ما را متوسل به اهمالکاری کند.

در اینجا به دلایل اهمالکاری اشاره می شود:

دلایلی وجود دارد برای اینکه باید اهمال کاری را کنار بگذارید.
چهار دلیل اصلی که چرا باید سعی کنید بر عادت‌های تعلل‌ورزی خود غلبه کنید:

۱- چون اعتماد به نفسم رو از دست میدم
یکی از اثرات منفی اهمال کاری این است که می تواند باعث از دست دادن اعتماد به نفس شما شود. اگر از اهمال کاری دست نکشید، طبیعتاً بر عملکرد کاری شما تأثیر خواهد گذاشت که در نهایت منجر به از دست دادن اعتماد به نفس خواهد شد.

۲- چون استرس بیشتر میشه
کاملاً مشخص است که اهمال کاری باعث افزایش استرس می‌شود. اهمال کاری اساساً به معنای به تأخیر انداختن شروع یک کار است، بنابراین اگر آن را رها کنید، وظایفتان روی هم انباشته می‌شوند.
وقتی این اتفاق می‌افتد، شما غرق در استرس ناشی از انبوه و تلنبار شدن وظایف و ناتوانی خودتان در انجام آنها خواهید شد که در نهایت منجر به افزایش استرس کلی شما می‌شود.

۳- چون بهره‌وری کاهش پیدا میکنه
همانطور که بارها گفته شد، تعلل باعث می‌شود شروع یک کار بیشتر طول بکشد، به این معنی که شما آن زمان را هدر می‌دهید. عدم استفاده مؤثر از وقت به معنای کاهش بهره‌وری است که چیز خوبی نیست.
کاهش بهره‌وری نه تنها منجر به از دست دادن اعتماد به نفس می‌شود، بلکه منجر به افت عملکرد کل سازمان نیز می‌شود.

۴- فرصت‌ها و شانس‌های رشد را از دست میدم

مشکل دیگر این است که اهمال‌کاری می‌تواند منجر به از دست دادن فرصت‌ها و شانس‌های رشد شود. برخلاف زمانی که دانش‌آموز بودید، بزرگسالان شاغل باید خودشان فرصت‌ها و شانس‌های رشد را جمع‌آوری کنند. این با زمانی که دانش‌آموز بودید، زمانی که چیزهای زیادی به شما داده می‌شد، متفاوت است.
اگر مدام کارها را به تعویق بیندازید، فرصت‌های رشد را از دست خواهید داد و درهای تبدیل شدن به یک شخص دلخواه را به روی خود خواهید بست.


سه ویژگی افراد اهمال‌کار
در ادامه، نگاهی سریع به ویژگی‌های افرادی که تمایل به اهمال‌کاری دارند، می‌اندازیم.
این سه نکته از این قرار است:

۱- نمی‌دانم چه کار کنم.

اگر ندانید چه کاری باید انجام دهید، نمی‌دانید از کجا شروع کنید و در نهایت کارها را به تعویق خواهید انداخت. این یک مشکل مربوط به توانایی است و می‌توان با پرسیدن سوال در مورد چیزهایی که نمی‌فهمید و عمیق‌تر کردن درک خود، آن را حل کرد.

۲- ترس شدید از شکست
یکی از ویژگی‌های بارز افرادی که کارها را به تعویق می‌اندازند این است که ترس شدیدی از شکست دارند. به عبارت دیگر، برخلاف مثال قبلی، آنها می‌دانند چه کاری باید انجام دهند، اما در شروع کار تردید دارند زیرا نگرانند که اگر شکست بخورند چه اتفاقی خواهد افتاد.
این موضوع بیشتر یک مسئله ذهنی است تا توانایی، و مهم است که با انباشتن تجربیات موفق، اعتماد به نفس خود را افزایش دهید، یا وقتی شکست می‌خورید، به دقت در مورد چگونگی بازیابی خود فکر کنید. بهتر است بپذیرید که «همه آدم‌ها شکست را در زندگی تجربه خواهند کرد».

۳- تلاش برای رسیدن به کمال

شاید تعجب‌آور به نظر برسد، اما کمال‌گرایان اغلب تمایل به تعلل دارند. کمال‌گرایان اغلب «تا زمانی که از کاری راضی نباشند، آن را شروع نمی‌کنند».
به عبارت دیگر، آنها بیش از حد برای کمال تلاش می‌کنند و سعی می‌کنند قبل از شروع کار همه چیز را بفهمند. این در نهایت منجر به تعلل می‌شود که منجر به کاهش عملکرد کاری می‌شود.

راه‌هایی برای غلبه بر اهمال کاری

الآن امتحان کنیم
سریع‌ترین راه این است که «قبل از اینکه به آن فکر کنید، فقط آن را امتحان کنید.» بعضی افراد ممکن است بخواهند «ریسک‌های مختلف را در نظر بگیرند»، اما غیرممکن است که همه چیز را از ابتدا ببینند. بهترین کار این است که قبل از فکر کردن، ابتدا عمل کنید و هنگام عمل، به چیزهای مختلف فکر کنید.
با شروع کردن، می‌توانید کمی شتاب بگیرید و آن را تا انتها ادامه دهید. در واقع، «شروع بدون فکر کردن» می‌تواند تأثیر بسیار بهتری از آنچه انتظار دارید داشته باشد.

● با کارهای آسان شروع کنید
داشتن چندین وظیفه می‌تواند انگیزه شما را برای شروع کار از بین ببرد. بنابراین، مهم است که "با کاری آسان شروع کنید" و وظایف کوچک را یکی پس از دیگری انجام دهید.
با شروع با کارهای آسان، می‌توانید حس موفقیتی را که از انجام یک کار حاصل می‌شود، به دست آورید که می‌تواند به شما در ایجاد انگیزه کمک کند. مهم نیست که کار شما چقدر دلهره‌آور باشد، شروع با کاری که هر کسی می‌تواند انجام دهد و به تدریج به سمت کارهای دشوارتر بروید، مؤثر است.

محیطی ایجاد کنید که در آن بتوانید فقط روی کاری که باید انجام شود تمرکز کنید
افرادی که تمایل به اهمال‌کاری دارند، ممکن است مشکلات سلامت روان داشته باشند، اما این نیز می‌تواند به این دلیل باشد که در محیط بدی قرار دارند. با ایجاد محیطی که در آن بتوانید فقط روی کاری که باید انجام شود تمرکز کنید، می‌توانید کارها را سریع‌تر انجام دهید.
یکی از دلایل اهمال‌کاری «عدم توانایی شروع کار به دلیل صداهای مختلف» است. به عنوان مثال، اگر در محیطی هستید که دائماً مجبور به انجام کارهای خانه هستید، کار شما مرتباً توسط کارهای خانه قطع می‌شود و حفظ انگیزه را بسیار دشوار می‌کند.

● اهداف جزئی تعیین کنید
تعیین اهداف دقیق، مدیریت انگیزه شما را آسان‌تر می‌کند. سعی کنید یک «لیست کارها»ی دقیق تهیه کنید که بتوانید همین الان آن را به کار ببرید. سپس مواردی را که تکمیل کرده‌اید، تیک بزنید.
با تهیه یک لیست و تعیین اهداف جزئی، می‌توانید به صورت بصری ببینید که چند درصد از کل کار را انجام داده‌اید. لیست کارها یکی از مواردی است که می‌تواند از ابتدا تا انتهای کارها مفید باشد.

تعیین ضرب‌الاجل در دو مرحله
همچنین مهم است که ضرب‌الاجل‌ها را در دو مرحله تعیین کنید. این مربوط به تقسیم وظایف به بخش‌های کوچک‌تر است، اما با تعیین ضرب‌الاجل‌های میان‌مدت، می‌توانید به کار خود ساختار بیشتری بدهید و حفظ انگیزه را آسان‌تر کنید.
با دقت در مورد آنچه که باید تا مهلت موقت به پایان برسانید فکر کنید، مهلت‌ها را در دو مرحله تعیین کنید و به طور مؤثر کار کنید.

انتظار کمال نداشته باشید و به خودتان خیلی سخت نگیرید
کمال‌گرایی معمولاً منجر به تعلل می‌شود، زیرا شما تا زمانی که همه چیز را نفهمیده‌اید، نمی‌خواهید کار را شروع کنید. مهم است که برای لحظه‌ای این کمال‌گرایی را کنار بگذارید و خیلی به خودتان سخت نگیرید.

در جایی که کارهای مهم انجام می‌دهید، کار دیگری انجام ندهید.
اگر می‌خواهید به طور مؤثر کار یا مطالعه کنید، فضایی را در خانه یا محل کار خود ایجاد کنید که فقط بتوانید آن کار را انجام دهید و تصمیم بگیرید که هیچ کار دیگری در آنجا انجام ندهید.
این قانون «قانونِ یک کار، یک فضا» نام دارد.
وقتی مغز شما در گذشته تجربه‌ی «انجام کاری در آنجا» را داشته باشد، مکان و عمل را به عنوان یک مجموعه به خاطر می‌سپارد.
بنابراین اگر در همان مکان از موبایل خود استفاده کرده باشید یا فیلمی تماشا کرده باشید، صرف نظر از اینکه قصد مطالعه داشته باشید یا به یک برنامه دیگر فکر کنید، برای انجام این کار آماده خواهید شد. هر چه گزینه‌های بیشتری داشته باشید، مغز شما انرژی بیشتری برای سرکوب آنها استفاده می‌کند، بنابراین هنگام تلاش برای تمرکز روی کاری که باید انجام دهید، خسته خواهید شد.
برای جلوگیری از این اتفاق، تصمیم بگیرید که «این میز و صندلی فقط برای کار است» و اگر دلتان خواست به گوشی هوشمندتان دست بزنید یا قهوه بنوشید، به مکان دیگری بروید و وقتی کارتان تمام شد، دست خالی برگردید. اگر فعالیت‌هایی را که در آن مکان انجام می‌دهید محدود کنید و یک خاطره‌ی واضح را در مغزتان تثبیت کنید، رفتن به آنجا به طور طبیعی ذهنتان را شیفت می کند و به شما اجازه می‌دهد بدون تکیه بر «انگیزه» روی کارتان تمرکز کنید.


برچسب‌ها: اهمالکاری, کمالگرایی
+ نوشته شده در 2025/11/5ساعت توسط علیرضا اعتمادی |

غم یا اندوه یکی از شش هیجان اصلی در انسان‌ها هستند.
در روانشناسی انگیزش و هیجان، غم به عنوان یک احساسِ طبیعی و مربوط به بقاء دسته بندی می شود.
انسان‌ها هیجان غم را هنگام تجربه‌ی شکست، فقدان یا از دست‌دادن، تجربه می‌کنند.
هیجان غم، می تواند احساسِ تُهی بودن و این احساس که همه چیز خالی است، یا اینکه هیچ چیز معنا یا ارزشی ندارد را به وجود بیاورد و ما آن را به صورت احساس پوچی در ذهنمان تجربه کنیم.

غم مهم است؛ غم نشان‌دهنده جدایی از چیزهای مهم است (نه فقط افراد و چیزها، بلکه ارزش‌ها و نگرش‌ها)
احساس غم و اندوه اغلب توسط وقایعی در زمینه‌های مختلف زندگی، مانند: از دست دادن عزیزان، پایانِ روابط، از دست کار یا سلامتی و یا تجربه های دردناکِ زندگی برانگیخته می‌شود.
احساس غم و اندوه یک فرآیندِ مهم برای سلامت روان ما انسان‌هاست که به ما کمک می‌کند احساسات خود را پردازش کنیم و قدرت حرکت به جلو را در خود ایجاد کنیم.
این احساسات می‌توانند از موقت تا بلندمدت متغیر باشند و از فردی به فرد دیگر متفاوت باشند.
نکته کلیدی این است که غم و اندوه خود را به طور مناسب بپذیرید و راه‌های سالمی برای مقابله با آن پیدا کنید.

تفاوت بین غم و افسردگی چیست؟
تفاوت‌های مهمی بین غم و افسردگی وجود دارد. غم یک احساس موقت است که معمولاً به یک رویداد یا موقعیت خاص نسبت داده می‌شود و اغلب به طور طبیعی با گذشت زمان فروکش می‌کند.
از سوی دیگر، افسردگی یک بیماری روانی است که به حالت مداوم و شدید خُلق پایین اشاره دارد.
افسردگی می‌تواند به طور قابل توجهی در زندگی روزمره اختلال ایجاد کند و باعث از دست دادن علاقه و لذت، ناامیدی و احساس مداوم درماندگی شود.
افسردگی نیاز به تشخیص و درمان حرفه‌ای دارد و دارو و روان‌درمانی می‌توانند مؤثر باشند.

غم به ما کمک می‌کند تا به عنوان انسان رشد کنیم.
بعضی افراد غم را احساسی منفی و غیرضروری می‌دانند، اما این احساس برای احساسات مثبت و تقویت جان و روانِ آدمی ضروری است.
در حالی که غرق شدن در غم می‌تواند بسیار دردناک باشد، پذیرش و مدیریت آن می‌تواند انسان را قوی‌تر کند.
افرادی که غم را تجربه کرده‌اند و توانسته اند آن را در درون خود پردازش کنند، انسان های همدل‌تر و با شفقت تری هستند.
به نظر می‌رسد احساس غم، هیجانی است که ما را از عدمِ وجود یک «ارتباط» آگاه می‌کند.
عدم ارتباط با یک انسان دیگر
عدم ارتباط با یک شئ یا محیط
عدم ارتباط با یک حیوان
و عدم ارتباط با خودمان.
غم باید کارکردهای متنوعی داشته باشد که افراد، گذشته و حال و غیره را به هم متصل می‌کند.
 اگر اینگونه نبود، احساس غم غیرضروری تلقی می‌شد و در فرآیند فرگشت [تکامل] بیولوژیکی حذف می‌شد.
غم از لحاظ فرگشتی، پیامِ مراقبت از خود را دارد.


در اینجا به رهکارهایی که می توانیم برای پردازش سالم هیجان غم و احساس اندوه به کار بگیریم اشاره خواهد شد.

● احساسات خود را سرکوب نکنید
بهتر است از تظاهر به شاد بودن برای نگران نکردن دیگران یا تلاش برای پرت کردن حواس خودتان به دلیل احساس غم، خودداری کنید.
سرکوب غم در واقع می‌تواند باعث استرس بیشتر در شما شود و شما را غمگین‌تر کند.
به جای سرکوب احساسات غم انگیز خود، باید به پیامِ غم گوش داد.
با غم روبرو شد و هر کاری که برای اصلاح موقعیت و بازیابیِ‌خود از دستمان بر می‌آید انجام دهیم.

مشکل اساسی در پیچیده شدن غم، این است که اغلب انسان‌ها در ابتدا حتی نمی‌توانند غم و اندوه خود را به خانواده‌ و دوستان و اطرافیان ابراز کنند.
پس در اولین گامِ اشتباه، هیجانِ غم سرکوب می شود.
و این ویژگیِ ذاتی هیجانات است، که وقتی سرکوب میشوند به شکل های بدنی و رفتاری، خود را بروز می دهند.

اگر احساس غم و اندوه می‌کنید، مهم است که ابتدا احساسات خود را بپذیرید و خودتان را مجبور نکنید که احساس بهتری داشته باشید.
پس وقتی احساس غم می‌کنید، از انکار یا نادیده گرفتن احساسات خود خودداری کنید.
همچنین باید از روی آوردن به الکل یا مواد مخدر یا انجام رفتارهای تکانشی خودداری کنید.
اگرچه این اقدامات ممکن است تسکین موقت ایجاد کنند، اما مشکل اساسی را حل نمی‌کنند و ممکن است بعداً مشکل را بدتر کنند.
مهم است که از خود مراقبت کنید و برای پردازش احساسات خود وقت بگذارید.

● با یک شخص امن و یا کسی که به او اعتماد دارید صحبت کنید
اگر خانواده، دوستان یا افراد دیگری دارید که می‌توانید به آنها اعتماد کنید، صحبت کردن در مورد غم و اندوهتان با آنها می‌تواند به تسکینِ دردِ هیجانی در شما کمک کند و اندوهِ شما را تسکین دهد.
مهم است که بتوانید گاهی اوقات از دیگران درخواست کمک کنید.
همه چیز را پیش خودتان نگه ندارید و با خودتان همدلانه نه دلسوزانه برخورد کنید.
به دنبال جلبِ کمک و راهکار باشید، نه به دنبال جلب توجه و ترحم.

● به بدن خود توجه کنید
وقتی انسان‌ها غرق در غم و اندوه هستند، معمولاً نسبت به خواب و غذا خوردن و بدن خود بی تفاوت می شوند.
که این موضوع به نوبه‌ی خودش چرخه‌ی معیوب مشکلات روان-تنی را دامن می زند.
در مواقع غمگینی و اندوه، مهم است که آگاهانه بخوابید، غذا بخورید و استراحت کنید.
اگر نمی‌توانید بخوابید، ورزش و خستگی فیزیکی توصیه می‌شود.
یک نظم شخصی به وجود آورید، مثلاً با گنجاندن پیاده‌روی‌های متوسط، محدود کردن استفاده از موبایل و تعیین یک زمان مشخص برای خواب و بیداری.

Citable sources

https://dictionary.apa.org/sadness
https://www.apa.org/ed/schools/primer/sadness
Psychology of Emotion ■
By Paula M. Niedenthal, Maital Neta, Adrienne Wood( 3rd Edition).2025
It's OK That You're Not OK ■
Meeting Grief and Loss in a Culture That Doesn't Understand
By: Megan Devine
Emotional Regulation: Theory and practice Benjine Gerber ■


برچسب‌ها: غم, اندوه, افسردگی, احساس پوچی
+ نوشته شده در 2025/11/3ساعت توسط علیرضا اعتمادی |